Skip to Main Navigation
publication 6 می 2018

ظرفیت های بالقوه سکتور زراعت میتواند در رُشد اقتصاد افغانستان مُمِد واقع گردد

Image

عکس: وزارت زراعت، مالداری و آبیاری/ جمهوری اسلامی افغانستان ۲۰۱۷


نکات کلیدی

  • سکتور زراعت در افغانستان به گونه سنتی یکی از شاخص های بالقوۀ اقتصادی محسوب گردیده و یکی از مهمترین و تاثیر گذار ترین عامل رُشد اقتصادی در این کشور بشمار میرود. حدود ۷۰ درصد افغانها در مناطق روستایی زندگی میکنند و بیشتر در مزارع زراعتی مشغول کار اند و ۶۱ درصد خانوار ها درآمد شان را از سکتور زراعت بدست می آورند.
  • با وجود رُشد بطی اقتصادی منجر به کاهش سهم سکتور زراعت در اقتصاد افغانستان گردیده، این سکتور ۴۰ درصد فرصت های شغلی را برای مردم فراهم ساخته است. این در حالیست که بیشتر از نیم نفوس افغانها که در مناطق روستایی زندگی میکنند، مشغول فعالیت در سکتور زراعت اند.
  • تدوین پالیسی و سرمایه گذاری ها میتواند منجر به رُشد بالقوه سکتور زراعت در کاهش فقر و رُشد اقتصادی پایدار از طریق ایجاد فرصت های کاری، بهبود حاصلات و مشارکت سراسری گردد.

گزارش مشترک که اخیراَ از سوی دولت جمهوری اسلامی افغانستان و گروپ بانک جهانی تحت عنوان " فرصت های کاری در سکتور زراعت افغانستان" تهیه و تدوین گردیده؛ یک تصویر کُلی و معلومات همه جانبه را پیرامون نقش این سکتور و محرکه های اشتغال زایی بخصوص در مناطق روستایی فراهم مینماید. این گزارش ابعاد سه گانه ذیل را مورد تحلیل قرار داده است:

  • ساختار و وضیعت فعلی  اشتغال زایی در مناطق روستایی
  • ماهیت اشتغال زایی  فراگیر در سکتور زراعت برای آسیب پذیر ترین مردم ساکن در روستا ها، بخصوص زنان، جوان و افراد بی بضاعت که فاقد زمین زراعتی اند، و
  • نقش مشارکت دولت با سکتور خصوصی به منظور حمایت اشتغال زایی در سکتور زراعت

یافته های کلیدی گزارش:

  • . با اینحال، اقتصاد روستایی فاقد ظرفیت های بالقوه اشتغال زایی است، تا بتواند تمام نیروی بشری جوان در ولایات را به بازار کار سوق  و یا جذب نماید. شایان ذکر است که در حدود ۵۰ درصد جوانان  در روستا های افغانستان در سکتور زارعت و مالداری مشغول کار اند و اکثرأ به مثابه کارگران بدون مُزد در مزارع خود کارمینمایند.
  • . شایان ذکر است که در هر پنج زن روستایی؛ چهار تن آنان به صفت کارگران بدون مُزد در مزرع خانواده کار می نمایند، ولی در مقایسه با آن  در هر پنج  مرد، فقط یک تن آنان به صفت کارگربدون مزد درمزرع  خانوادگی کار میکند.
  • سهم اندک از درآمد تجارت محصولات زراعتی، علی الرغم میزان بُلند استخدام در این سکتور؛ عمدتا به دلیل موجودیت موانع و محدودیت های درعرصه بازاریابی برای محصولات زراعتی و حضور کثیرکارگران خانوادگی البته بدون مزد در این بخش از جمله چالش های عمده به شمار میرود. تعداد محدود از خانوار های روستایی قادر اند، تا از طریق فروش محصولات باغ ها و یا لبنیات شان در بازار ها؛ به منابع عایداتی مطلوب دسترسی حاصل نمایند. قابل ذکر است که زنان و جوانان روستایی بخش بزرگی از این نیروی کاری بدون مُزد را تشکیل میدهند.
  • تنوع درسکتور فرعی غله جات و حبوبات بوجود نیامده وعمدتاَ تمرکز اصلی بر کشت و زرع گندم  قرار دارد. عدم تنوع در کشت غله جات و حبوبات منجر به آسیب پذیری دهاقین و خانوار های روستایی بنابر کاهش قیمت گندم در بازار های محلی گردیده است. با آنکه در راستای تأمین مصؤنیت غذایی دهاقین همواره تلاش مینمایند، تا به کشت و تولید گندم و دیگر غله جات و حبوبات روی بیاورند، اما کاهش منفعت در تولید گندم ممکن است آنها را به کشت کوکنار در زمین های حاصلخیز شان ترغیب نماید.
  • در صورتیکه برای دهاقین معلومات مسلکی، حمایت های مالی مورد نیاز و دسترسی بیشتر به تسهیلات و بازار فراهم گردد، آنها میتوانند در عرصه های تولید میوه جات، سبزیجات، گل ها و محصولات مالداری به ظرفیت های بالقوه تولیدی و تجارتی دسترسی حاصل نمایند. این امر میتواند سبب افزایش فرصت های شُغلی به گونه پایدار و سراسری در افغانستان گردد. تولید و انکشاف تجارت محصولات زراعتی بخصوص تولید میوه جات و مغزباب و همچنان مالداری و فرآورده های لبنیاتی منجر به افزایش میزان درآمد و استخدام جوانان میگردد، با بهبود و رونق اقتصاد ناشی از محصولات زراعتی و مالداری دولت نیز قادرمیگردد، تا زمینه های شُغلی بیشتر را در عرصه پروسس مواد غذایی ایجاد نماید.

"سبزیجات میکارم، یک قسمتی انرا در بازار به فروش میرسانم ویک مقدار دیگر انرا در خانه استفاده میکنیم. در گذشته بیکار بودم، اما بعد از اینکه از طریق پروژه ملی باغداری و مالداری وزارت رزاعت، ابیاری و مالداری کمکهای لازم مسلکی را اموختم، توانستم این باغچه کوچک را بسازم."
Image
زرمینه
باشنده ولایت پروان

  • پیشنهادات و سفارشات برای پالیسی سازان:
  • فراهم سازی تسهیلات به منظور تنوع و بهبود کشت و تولید محصولات زراعتی و مالداری. نیاز است تا یک سلسله پالیسی ها به منظور بهبود مؤثریت تولیدی غله جات و حبوبات اتخاذ گردد، به طور مثال تمایل بیشتر  بسوی کشت برنج.  پالیسی ها باید تسهیل کننده تنوع در کِشت و تولید محصولات زراعتی بالقوه و دارای ارزش بیشتر باشند، البته به میوه جات، سبزیجات و محصولات لبنی اولولیت داده شود. توسعه تسهیلات و امکانات بهتر آبیاری و دسترسی دهاقین به تخم های بهترو اصلاح شده میتواند منجر به حمایت از رُشد و افزایش محصولات زراعتی گردد.
  •  اتصال دهاقین به بازار ها از طریق سرمایه گذاری های دوامدار در سکتور مواصلات و بخش زیربناها در مناطق روستایی – انکشاف ارزش زنجیره یی محصولات زراعتی به مثابه عامل کلیدی ارتقای محصولات تولیدی و حمایت از اشتغال زایی. سرمایه گذاری های دوامداربه منظور اعمار و بازسازی سرک ها و زیربنا های اساسی در مناطق روستایی، فراهم آوری تسهیلات ارتباطی از طریق خدمات مخابراتی و تکنالوژی معلوماتی و دسترسی ارزان و آسان به انرژی برق؛ از جمله عوامل عمده برای حمایت و توانمند سازی دهاقین و اهالی روستاها برای دسترسی شان به بازار ها و افزایش مؤثریت تولیدی محصولات شان محسوب میشود. لازم است، تا توجه بیشتر به منظور بهبود دسترسی زنان به بازار ها و تشویق تولیدات لبنی و محصولات باغداری و فراهم سازی زمینه های پروسس و بسته بندی محصولات زراعتی برای انکشاف آنعده تشبثات معطوف گردد، که فرصت بیشتر استخدام را برای زنان فراهم ساخته بتواند.
  • تدوین یک ستراتیژی متوازن و مُدون به منظور ایجاد محیط و شرایط مناسب برای انکشاف سکتور زراعتی و غیر زراعتی. افزایش بهره برداری از محصولات زراعتی میتواند سبب تقویت نیازمندی برای افزایش تقاضا برای خدمات در سکتور های غیر زراعتی و تولیدی گردد؛ چنانچه که یک سکتور بالقوه غیر زراعتی میتواند باعث ارتقای میزان تقاضا برای محصولات ارزشمند زراعتی گردد. ساحه فعالیت در سکتور زراعت میتواند به طور متمرکز مطابق به میزان نیازمندی مصرف مستهلکین و سطح تقاضا در بازار افزایش و یا کاهش یابد و همزمان با آن در صورتیکه زنجیره های ارزش افزایی محصولات ایجاد شوند و بهره برداری مطلوب از فرصت ها در این راستا صورت گیرد، میتواند سبب تقویت و رُشد اقتصادی پایدار گردد.
  • دسترسی به منابع مالی و فراهم سازی برنامه های آموزشی به منظور ارتقای مهارت ها و اشتغال زایی. اگرچه یافته های این گزارش حاکی از آنست که داشتن سواد منجر به تشویق وحضور زنان در قوای کار گردیده است، اما با اینحال شواهد بدست آمده از انکشاف سکتور زراعت در مناطق روستایی مبین آنست که آنعده از زنان افغان که دسترسی بهتر به منابع مالی  و همچنان ارتباطات نزدیک با بازار های محلی دارند، آنان به طور مؤفقانه قادر به اشتراک و سهمگیری در فعالیت های غیر زراعتی میباشند. روی این ملحوظ نیاز است، تا یک پالیسی و طرزالعمل فراگیر طرح و تصویب شود که به اساس آن محدودیت ها و چالش های موجود مالی رفع گردد و مهارتهای شغلی جوانان و مردم آسیب پذیر اهالی روستاها مورد حمایت و پشتیبانی همه جانبه قرار گیرد.
  • تقویت وتشویق حضور و مشارکت فعال سکتور خصوصی در سکتور زراعت و تحکیم روابط با سکتور دولتی یا عامه به مقصد انکشاف تجارت محصولات زراعتی. به منظور توسعه فعالیت سکتور خصوصی در سکتور زراعت افغانستان نیاز است، تا یک محیط و شرایط مطلوب برای جذب سرمایه گذاری و تجارت در مطابقت با مقررات برای تحقق بخشیدن توانمندی های بالقوه زراعتی این کشور روی کار آید. یافته های این گزارش نشان میدهد که دو اهرم پالیسی میتواند ظرفیت بالقوه رُشد اشتغال زایی را در سکتور زراعت افزایش دهد: (الف) افزایش سرمایه گذاری و خدمات مشورتی به شرکت های پروسس و تجارت محصولات زراعتی به منظور تسریع ایجاد فرصت های شغلی در مناطق روستایی، و (ب) پالیسی دولت باید از افزایش استفاده از ادغام عمودی ( یا حداقل ارتباطات هماهنگ شده با بازارها) به منظور کاهش وقوع خطرات در زنجیره عرضه محصولات زراعتی حمایت کند.